همیشه در این مواقع عذاب وجدان می گیرم، ترجیح می دهم خانه بمانم و هیچ جا نروم، برای سه شنبه و چهارشنبه ام برنامه ریخته اند. برویم بابلسر، دریاکنار، چهارشنبه سوری را لب ساحل با دیگرانی که آن جا آمده اند جشن بگیریم. هر سال شلوغ می شود، تجربه ای جالب خواهد بود، بر خلاف تجربیاتی که حکومت ا.س/ل/ا/م.ی می خواهد.
سه شنبه عده ای برای آزادی که برای بدست آوردنش باید چهارصد کیلومتر دورتر یروم، به خیابان ها می آیند و خود را در خطر می اندازند، تعدادی شان دستگیر می شوند و عید برای خانواده شان می شود زهر مار. خودشان هم روزهای سختی را خواهند گذاراند تا کی؟ با خداست. به قول ص.ا/ن/ع.ی مگر خون خانواده شان رنگین تر از خانواده من است یا خون من رنگین تر از آن ها است؟
.
پدر بزرگ بیست و هشت مرداد کجا بوده است
.
---------------------------------------------------------------------------------------------
.
پ.ن : در بخش "پیوندهای روزانه"، "همراه شو" عزیز را بخوانید، مرتبط است.
.
.
شده مثله سیمرغ! یه عده میگن هست و باید بری دنبالش و پیداش کنی و یه عده میگن نیست و بهتره به همینی که هستی قانع باشی , آزادی رو میگم
ما که عادت کردیم خودمون رو با چیزای الکی خوش , خوشحال نشون بدیم و برای تلخی های دوستان , تو خودمون بریزیم و به قول استاد شاملو از درون بکاهیم
سال هاست می شنوم همین نزدیکی هاست، چند گام مانده، دیگر باور ندارم، اینگونه زنده بودن را نیز قبول ندارم،،،
عادت ها را باید عوض کرد، نکنی، آن ها تو را عوض می کنند.
جز بچگی هام چارشنبه سوری برام مفهومی نداشته ..
جز اینکه دلم بگیره ..
امسال هم بدتر از هر سال . دلیل برای دل گرفتگی مضاعفه !
لب ساحل جای منم خالی کن ..
بچگی ها پر بودیم از انرژی نشاط و هر چیزی برایمان معنی داشت
چند سالی است مثل شما شدیم
.
چشم
وجدان درد رو که نمیشه کاری کرد...پس خوش بگذره...
ما که هیچ برنامه ای ندارم
به قول قدیمی ها می شود غم باد و از آن هزار درد بی درمان می آید.
ممنون
نمی گم باید توی خونه نشست و نگاه کرد به بقیه که دارن کشته می شن و جون میدن. ولی مردم ما انگار مردم سی و سه سال پیش نیستن. یاد گرفتن که پشت هم رو خالی کنن. و این پشت خالی کردن ها٬ خون های ریخته رو بی ثمر می کنه. جونتون رو حفظ کنید٬ برای روزی که شاید مردم ما به اصلشون برگردن و اون موقع همه با هم جونمون رو فدا میکنیم. شاید اون روز یک جون بیشتر٬ بیشتر ثمر بده.
مردم همینند، کل کشته های ایران از مشروطه تا 57 به 50هزار نفر هم نمی رسد در آن دوره پر انقلاب و جنگ های جهانی و فقط در این 30 سال 300هزار کشته در تصادفات رانندگی داشته ایم
مردم از سرطان می ترسند و بیشترین آمار مرگ میرها به دلیل فشار بالا و دیابت است یکی از نمک است و دیگری قند، دو چاشنی غذا
گویا انسان لذت طلب است تا ایده ال طلب، خصوصا ایرانیان
غیر قابل درک بود و نامفهوم
هیچی نفهمیدم
برای اینکه ایران نیستید و به تاریخ این کشور نا آشنا.
.
.
می توانی همراه شو عزیز را بخوانی، شاید مفهوم شود
امیدوارم دریا مرهمی باشه واسه درد وجدانت
نخواهد بود، می دانم. آن جا سنگین و صامت می ایستم و به صدایش گوش می دهم و به تصویر آتش و آنچه را که نوشتم در دل تکرار می کتم، قبل تر نیز تجربیاتی اینچنین داشته ام.
گویا انسان لذت طلب است تا ایده ال طلب
این جمله ت محشر بود .
ممنون.
چهارشنبه سوری خوبی داشته باشی.
کاری کن وجدانت آرام بگیرد. کتاب تاریخ را بردار و سطرهایی از تاریخ کشورمان را بخوان. می بینی تاریخ این آب و خاک همواره مشحون از وقایعی است که مدام تکرار می شود.
آنوقت در کنار دریا با دریا صلح خواهی کرد. برای یک شب هم که شده..
برای یک شب هم که شده...سعی می کنم.
این که من قبلا خوندم که دلیل نمیشه همه این مطلب رو خونده باشنند
برگشتی به سلامتی ؟
عکسی نگرفتی از مراسم لب دریا که بشه آپلود کنی ببینیم ؟
عیدت مبارک با آرزوی سالی خوش[گل]
ممنون، سال نوی شما هم مبارک کُر
البته شما کیجا می گویید
دوست خوبم
برات سالی پر از شادی و سلامت آرزو دارم [گل]
ایدوارم برای هه اینطور باشه، ممنون