خدای، بیامرزدتان

خدای، بیامرزدتان، دخترت، تو را و پدرت را، هاله، عزت الله و یدالله  

"وَمَا لَنَا أَلاَّ نَتَوَکَّلَ عَلَى اللّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَیْتُمُونَا وَعَلَى اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ " 

"چرا بر خدا توکل نکنیم، حال آنکه راه به ما نشان داده است و بر آزاری که به ما می رسانید شکیبایی خواهیم کرد، همانا توکل‏کنندگان تنها بر خدا توکل می کنند"

.    

.  

چند باری دیده بودمش، آن روزها برایم فقط دختر سحابی بود، البته قرآن و تفسیرش را خوب می دانست، در محضر پدر، پدربزرگ و جمع دوستانشان یاد گرفته بود، بعد تر که به کمپین رفت، از زیر سایه پدر در آمد و این روزها...............، مرگش اسطوره ای از او ساخت. 

 افسوس برای ما که رفت، این دُردانه، با پدر 27 سال اختلاف سن داشت و  یک روز پس از پدر، چهره در نقاب خاک کشید، در کنارش در مزار لواسان تا رنجی که بر آن ها و مردم این سرزمین می رود، جاودانه کنند.   

. 

این را نیز بخوانید:  

. 

فانوسی دریایی، برجی در صحرا

. 

. 

. 

.