خیلی ترکیب بندی خوبی داره. کاش فقط نور شمع ها یه ذره کم تر بود. خطوط موازی عمودی مسیر نگاه رو تعیین می کنند و همینه که نور شمع کمی چشم رو اذیت می کنه. البته شاید اشتباه می کنم. خطوط موازی افقی اما با رنگ ها سطوح خوبی رو از کار در آوردن. مرسی. قفل هم اگر نبود عکس کماکان جذاب بود.
از عکاسی زیاد سر در نمیارم، یک عکس آماتور در شب شام غریبان هست، با دوربین یک موبایل، چند تا پسر بچه این شمع ها رو گذاشتند زیر در یک مغازه ای که از این قفل های قدیمی داره، بی آنکه حواسشون باشه چه کادری در می یاد،،اینکه چطور می شد در کادر طوری شمع ها و قفل ها رو قرار داد که نور عمودیشون اذیت نکنه، موقع عکس گرفتن هر کاری کردم نشد، برای من هم کلیتش جذابه.
به گمانم با شمع نمیشه.باید زد قفلو شکوند.یا از پنجره پرید تو.شمع کار نمی کنه.
با شکوندندش موافق نیستم، اونوقت قفل هایی هم که ما می زنیم امنیت نخواهند داشت، باید دنبال راه دیگری گشت،، برای قفل باید روح ساخت تا علت روشن کردن شمع را درک کند...
در مورد عکس نظر بدیم یا سوال رو جواب بدیم ؟ اگه سوال رو نمیپرسیدی ، میشد خیلی چیز ها گفت . مثل عکس چهارشنبه سوریه کاش چهارشنبه سوری ایران باشم که منم از رو آتیش بپرم نه از رو شمع .
راه حل و جواب این سوال بی منطق اما شدنی :- 1- راه حل منطقی و آسون و با سود میخوایی باید بگم : کلید ساز بیاریم . 2- راه حل که حتما شمع باشه ، کمی سخته ، اما شدنی : که این قدر شعله ها زیاد بشه که از حرارتش ، قفل ذوب بشه و در باز بشه . تقریبا ، 7000 هزار شمع البته با شیشه ، این شمع توی عکس فکر کنم ، پلاستیکه باشه ! 3- راه حل از عوامل طبیعی میخوایی : مثل رعد و برق یا بارون یا زلزله. که با این راه ها همه فقل در راحت باز میشه . (قشنگ توضیح میدم با دلایل ) 4- راه حل غیر شمعی : با نگاه کردن هم میشه قفل در رو باز کرد . 5- راه حل بد : که اره برقی بیاریم یا از بالای در بپریم یا راه زیرزمینی ...
هدف باز شدن در هست ، والله من که جایی به زور وارد نمیشم ، .. کسی که این سوال رو مطرح کرده ، جوابش هم پیش خودشه ! حالا پشت این در ؛ قفل چی هست ؟ ارزش فکر کردن داره ؟ چرا این در قفله ؟ چی شده که قفل شده ؟ کی قفلش کرده ؟ چرا باید با شمع باز بشه ؟ چه هدفی از این پست داشتی ؟
درباره ی عکس. عکس شام غریبانه، شعله های آتش چهارشنبه سوری مشتعل تر هستش، منم که ایرانم چند سالیه چهار شنبه سوری ها آتشی ندیدم تا از روش بپرم 1- اونوقت شب جای دزد می گیرنمون 2-آره روش لیوان یک بار مصرف گذاشتند 3-می ترسم این عوامل طبیعی علاوه بر قفل خودم هم نابود کنه 4-کار مرتاض های هندی هست نه من 5-کار ما نیست قفل ها برای جدایی زده می شوند، گاه تو را از پول جدا می کنند و گاه از عشق، من که پشت درب بانک نبودماین پست جنبه ی زیبایی داشت، فقط.
عکس قشنگیه حس غریبی بهمراه داره مثل امید وصبر در یک انتظار تلخ وشیرین ومبهم شاید شمع های دیگردل سخت قفل را بلرزانند شاید باز شود شاید هم قفل سخت تر و سف تر ازبازشدن دربرابر سوختن و تمام شدن شمع باشد و همیشه بسته بماند اما امید و صبر وانتظار به پای قفلی که به گشوده شدنش می ارزد زیباست .
اگگر قفل روح داشته باشه شاید بتونند شمع ها بازش کنند. اگر هم نشه، لا اقل تلاششون رو کردن. امید و صبر و انتظار مفاهیمی هستند که تمایز بین انسان و جانوران را بوجود می آورند و همیشه زیبا هستند.
gamunam bazi ghofl ha hamishe ghofl bemunand khiyale hame rahat tare! axe khubiye.azin ham nazare khubi dar morede tarkib bandish dad.faghat irad ine ke chon POV balast be frusratione nashi az baz nashodane ghofl nemikhune.
با نظر اولت موافقم، دربارهی عکس، سواتم زیاد نمی کشد، نظرت را درباره ی عکس های بعدی سعی میکنم اجرا کنم.
vaghti mikhay chizi door az tavanaei ya ba obohat ya sakht o dast nayaftani ro neshun bedi bayad durbinet paeen tar az un object bashe.vaghti mikhay chizi ro kuchik neshun bedi durbin ro balatar migiri ta tasalote binande ro be un elgha koni.
این رو که گفتی در فیلم پیروزی اراده از لنی ریفنشتال، کاملا دیده می شه، موقع عکاسی حواسم به این مساله نبود، البته حواسم به خیلی چیزای دیگه در زندگی روزمره ام نیست. مرسی از یادآوریت.
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
چه عکس خوبی...
خیلی ترکیب بندی خوبی داره. کاش فقط نور شمع ها یه ذره کم تر بود. خطوط موازی عمودی مسیر نگاه رو تعیین می کنند و همینه که نور شمع کمی چشم رو اذیت می کنه. البته شاید اشتباه می کنم.
خطوط موازی افقی اما با رنگ ها سطوح خوبی رو از کار در آوردن. مرسی. قفل هم اگر نبود عکس کماکان جذاب بود.
از عکاسی زیاد سر در نمیارم، یک عکس آماتور در شب شام غریبان هست، با دوربین یک موبایل، چند تا پسر بچه این شمع ها رو گذاشتند زیر در یک مغازه ای که از این قفل های قدیمی داره، بی آنکه حواسشون باشه چه کادری در می یاد،،اینکه چطور می شد در کادر طوری شمع ها و قفل ها رو قرار داد که نور عمودیشون اذیت نکنه، موقع عکس گرفتن هر کاری کردم نشد، برای من هم کلیتش جذابه.
به گمانم با شمع نمیشه.باید زد قفلو شکوند.یا از پنجره پرید تو.شمع کار نمی کنه.
با شکوندندش موافق نیستم، اونوقت قفل هایی هم که ما می زنیم امنیت نخواهند داشت، باید دنبال راه دیگری گشت،، برای قفل باید روح ساخت تا علت روشن کردن شمع را درک کند...
بدفهمی چرا؟ بله درسته.جواب ندادم چون خودش کامل بود.اینجا خصوصی نداره؟!
آهان،،،برو به "محمد" بعد "تماس با من" باید در صندوق پستی وبلاگ بنویسی، اونوقت خصوصی می رسه،،
در مورد عکس نظر بدیم یا سوال رو جواب بدیم ؟
اگه سوال رو نمیپرسیدی ، میشد خیلی چیز ها گفت .
مثل عکس چهارشنبه سوریه
کاش چهارشنبه سوری ایران باشم که منم از رو آتیش بپرم نه از رو شمع .
راه حل و جواب این سوال بی منطق اما شدنی :-
1- راه حل منطقی و آسون و با سود میخوایی باید بگم : کلید ساز بیاریم .
2- راه حل که حتما شمع باشه ، کمی سخته ، اما شدنی : که این قدر شعله ها زیاد بشه که از حرارتش ، قفل ذوب بشه و در باز بشه . تقریبا ، 7000 هزار شمع البته با شیشه ، این شمع توی عکس فکر کنم ، پلاستیکه باشه !
3- راه حل از عوامل طبیعی میخوایی : مثل رعد و برق یا بارون یا زلزله.
که با این راه ها همه فقل در راحت باز میشه . (قشنگ توضیح میدم با دلایل )
4- راه حل غیر شمعی : با نگاه کردن هم میشه قفل در رو باز کرد .
5- راه حل بد : که اره برقی بیاریم یا از بالای در بپریم یا راه زیرزمینی ...
هدف باز شدن در هست ، والله من که جایی به زور وارد نمیشم ، ..
کسی که این سوال رو مطرح کرده ، جوابش هم پیش خودشه !
حالا پشت این در ؛ قفل چی هست ؟ ارزش فکر کردن داره ؟ چرا این در قفله ؟ چی شده که قفل شده ؟ کی قفلش کرده ؟ چرا باید با شمع باز بشه ؟ چه هدفی از این پست داشتی ؟
درباره ی عکس.

این پست جنبه ی زیبایی داشت، فقط.
عکس شام غریبانه، شعله های آتش چهارشنبه سوری مشتعل تر هستش، منم که ایرانم چند سالیه چهار شنبه سوری ها آتشی ندیدم تا از روش بپرم
1- اونوقت شب جای دزد می گیرنمون
2-آره روش لیوان یک بار مصرف گذاشتند
3-می ترسم این عوامل طبیعی علاوه بر قفل خودم هم نابود کنه
4-کار مرتاض های هندی هست نه من
5-کار ما نیست
قفل ها برای جدایی زده می شوند، گاه تو را از پول جدا می کنند و گاه از عشق، من که پشت درب بانک نبودم
عکس قشنگیه حس غریبی بهمراه داره مثل امید وصبر در یک انتظار تلخ وشیرین ومبهم
شاید شمع های دیگردل سخت قفل را بلرزانند شاید باز شود
شاید هم قفل سخت تر و سف تر ازبازشدن دربرابر سوختن و تمام شدن شمع باشد و همیشه بسته بماند
اما امید و صبر وانتظار به پای قفلی که به گشوده شدنش می ارزد زیباست .
اگگر قفل روح داشته باشه شاید بتونند شمع ها بازش کنند. اگر هم نشه، لا اقل تلاششون رو کردن.
امید و صبر و انتظار مفاهیمی هستند که تمایز بین انسان و جانوران را بوجود می آورند و همیشه زیبا هستند.
اینقدر الان خجالت کشیدم که نگو !!!!!!
اصلا شام غریبان توی ذهنم نبود ، حتی 1% هم به ذهنم خطور نکرد .
واسه چهارشنبه سوری پارسال ، یه همچین تصویری توی ذهن داشتم ...
خجالت نداره،
عجب عکسی ..
عجب نظری..
روح قشنگی داره این عکس...یه جور انرژی مثبت
تو این روزهای بی کس یآدم ها، روح فشنگ رو شاید بشه تو عکس ها پیدا کرد.
باید دنبال کلید باشی
هر جا دری هست حتما یه کلید داره
موافق نیستم، گاهی برخی درها برای همیشه قفل است.
می بینم و می شنوم و می خونم و می خونم و می خونم..
فقط به خوندن نیست استعداد هم می خواد، که داری.
نمی دونم چند تا ؟
ولی شمعهای قشنگین
گاهی یکی هم کافیست.
سلام..
چه عکس پرمفهوم و زیبایی ...ولی اون شمعی که قفلا رو باز میکنه شمعه بینش و منطق و دل آدماست.......
سلام سویل، گاهی فرصت نیست، یا کلید می خواهی یا زور یا باید بی خیال شوی
سویل، لایک.
سلام !
سلام سایه، سردرگمم.
اگه قراره با شمع باز پس باید اینقدر شمع جمع شه تا اون قفل ذوب شه :D
نمیشه، دلیل علمی داره
چند تا شمع باید روشن کرد تا شما آپ کنی؟!!!
چند تا و شاید هزاران، گاهی یک شمع نیز وجود آ را گرم می کند و تمامی قفل های آدمی را باز می کند.
ببینید دوره این در رو خط بکشید فک نکنم باز بشه برید سراغ مطلب بعدی !!!!!!! مردم از بس با این در بسته برخورد کردم !
باز شد، کمی دیر، حالا زنده ای؟؟؟
gamunam bazi ghofl ha hamishe ghofl bemunand khiyale hame rahat tare! axe khubiye.azin ham nazare khubi dar morede tarkib bandish dad.faghat irad ine ke chon POV balast be frusratione nashi az baz nashodane ghofl nemikhune.
با نظر اولت موافقم، دربارهی عکس، سواتم زیاد نمی کشد، نظرت را درباره ی عکس های بعدی سعی میکنم اجرا کنم.
vaghti mikhay chizi door az tavanaei ya ba obohat ya sakht o dast nayaftani ro neshun bedi bayad durbinet paeen tar az un object bashe.vaghti mikhay chizi ro kuchik neshun bedi durbin ro balatar migiri ta tasalote binande ro be un elgha koni.
این رو که گفتی در فیلم پیروزی اراده از لنی ریفنشتال، کاملا دیده می شه، موقع عکاسی حواسم به این مساله نبود، البته حواسم به خیلی چیزای دیگه در زندگی روزمره ام نیست.
مرسی از یادآوریت.