د لـــــــــــــ ــــــــفــــــ ــــــیــــــ ـــــــــن

ایــن هــمــه بـــــــی قـــ ــــراریــت از طـــلـــــب قـــ ــــرار تــــوســــت........طـــالــــب بـــــی قـــ ــــرار بــاش تــا کـــه قـــ ــــرار آیــــدت

د لـــــــــــــ ــــــــفــــــ ــــــیــــــ ـــــــــن

ایــن هــمــه بـــــــی قـــ ــــراریــت از طـــلـــــب قـــ ــــرار تــــوســــت........طـــالــــب بـــــی قـــ ــــرار بــاش تــا کـــه قـــ ــــرار آیــــدت
نظرات 19 + ارسال نظر
سبک سر چهارشنبه 16 آذر 1390 ساعت 02:08

چه عکس خوبی...

خیلی ترکیب بندی خوبی داره. کاش فقط نور شمع ها یه ذره کم تر بود. خطوط موازی عمودی مسیر نگاه رو تعیین می کنند و همینه که نور شمع کمی چشم رو اذیت می کنه. البته شاید اشتباه می کنم.
خطوط موازی افقی اما با رنگ ها سطوح خوبی رو از کار در آوردن. مرسی. قفل هم اگر نبود عکس کماکان جذاب بود.

از عکاسی زیاد سر در نمیارم، یک عکس آماتور در شب شام غریبان هست، با دوربین یک موبایل، چند تا پسر بچه این شمع ها رو گذاشتند زیر در یک مغازه ای که از این قفل های قدیمی داره، بی آنکه حواسشون باشه چه کادری در می یاد،،اینکه چطور می شد در کادر طوری شمع ها و قفل ها رو قرار داد که نور عمودیشون اذیت نکنه، موقع عکس گرفتن هر کاری کردم نشد، برای من هم کلیتش جذابه.

شاباجی خاتون چهارشنبه 16 آذر 1390 ساعت 08:18 http://miss-history.blogfa.com

به گمانم با شمع نمیشه.باید زد قفلو شکوند.یا از پنجره پرید تو.شمع کار نمی کنه.

با شکوندندش موافق نیستم، اونوقت قفل هایی هم که ما می زنیم امنیت نخواهند داشت، باید دنبال راه دیگری گشت،، برای قفل باید روح ساخت تا علت روشن کردن شمع را درک کند...

شاباجی خاتون چهارشنبه 16 آذر 1390 ساعت 08:31 http://miss-history.blogfa.com

بدفهمی چرا؟ بله درسته.جواب ندادم چون خودش کامل بود.اینجا خصوصی نداره؟!

آهان،،،برو به "محمد" بعد "تماس با من" باید در صندوق پستی وبلاگ بنویسی، اونوقت خصوصی می رسه،،

ناهید کوچولووو چهارشنبه 16 آذر 1390 ساعت 15:12

در مورد عکس نظر بدیم یا سوال رو جواب بدیم ؟
اگه سوال رو نمیپرسیدی ، میشد خیلی چیز ها گفت .
مثل عکس چهارشنبه سوریه
کاش چهارشنبه سوری ایران باشم که منم از رو آتیش بپرم نه از رو شمع .

راه حل و جواب این سوال بی منطق اما شدنی :-
1- راه حل منطقی و آسون و با سود میخوایی باید بگم : کلید ساز بیاریم .
2- راه حل که حتما شمع باشه ، کمی سخته ، اما شدنی : که این قدر شعله ها زیاد بشه که از حرارتش ، قفل ذوب بشه و در باز بشه . تقریبا ، 7000 هزار شمع البته با شیشه ، این شمع توی عکس فکر کنم ، پلاستیکه باشه !
3- راه حل از عوامل طبیعی میخوایی : مثل رعد و برق یا بارون یا زلزله.
که با این راه ها همه فقل در راحت باز میشه . (قشنگ توضیح میدم با دلایل )
4- راه حل غیر شمعی : با نگاه کردن هم میشه قفل در رو باز کرد .
5- راه حل بد : که اره برقی بیاریم یا از بالای در بپریم یا راه زیرزمینی ...

هدف باز شدن در هست ، والله من که جایی به زور وارد نمیشم ، ..
کسی که این سوال رو مطرح کرده ، جوابش هم پیش خودشه !
حالا پشت این در ؛ قفل چی هست ؟ ارزش فکر کردن داره ؟ چرا این در قفله ؟ چی شده که قفل شده ؟ کی قفلش کرده ؟ چرا باید با شمع باز بشه ؟ چه هدفی از این پست داشتی ؟

درباره ی عکس.
عکس شام غریبانه، شعله های آتش چهارشنبه سوری مشتعل تر هستش، منم که ایرانم چند سالیه چهار شنبه سوری ها آتشی ندیدم تا از روش بپرم
1- اونوقت شب جای دزد می گیرنمون
2-آره روش لیوان یک بار مصرف گذاشتند
3-می ترسم این عوامل طبیعی علاوه بر قفل خودم هم نابود کنه
4-کار مرتاض های هندی هست نه من
5-کار ما نیست
قفل ها برای جدایی زده می شوند، گاه تو را از پول جدا می کنند و گاه از عشق، من که پشت درب بانک نبودماین پست جنبه ی زیبایی داشت، فقط.

باران پنج‌شنبه 17 آذر 1390 ساعت 02:21 http://hto.blogfa.com

عکس قشنگیه حس غریبی بهمراه داره مثل امید وصبر در یک انتظار تلخ وشیرین ومبهم
شاید شمع های دیگردل سخت قفل را بلرزانند شاید باز شود
شاید هم قفل سخت تر و سف تر ازبازشدن دربرابر سوختن و تمام شدن شمع باشد و همیشه بسته بماند
اما امید و صبر وانتظار به پای قفلی که به گشوده شدنش می ارزد زیباست .

اگگر قفل روح داشته باشه شاید بتونند شمع ها بازش کنند. اگر هم نشه، لا اقل تلاششون رو کردن.
امید و صبر و انتظار مفاهیمی هستند که تمایز بین انسان و جانوران را بوجود می آورند و همیشه زیبا هستند.

ناهید کوچولووو جمعه 18 آذر 1390 ساعت 00:44

اینقدر الان خجالت کشیدم که نگو !!!!!!
اصلا شام غریبان توی ذهنم نبود ، حتی 1% هم به ذهنم خطور نکرد .
واسه چهارشنبه سوری پارسال ، یه همچین تصویری توی ذهن داشتم ...

خجالت نداره،

دکتر نفیس جمعه 18 آذر 1390 ساعت 15:11 http://drnafis.blogfa.com

عجب عکسی ..

عجب نظری..

سایه جمعه 18 آذر 1390 ساعت 18:18

روح قشنگی داره این عکس...یه جور انرژی مثبت

تو این روزهای بی کس یآدم ها، روح فشنگ رو شاید بشه تو عکس ها پیدا کرد.

xatoun سه‌شنبه 22 آذر 1390 ساعت 12:14 http://xatoun.blogfa.com

باید دنبال کلید باشی
هر جا دری هست حتما یه کلید داره

موافق نیستم، گاهی برخی درها برای همیشه قفل است.

شاباجی خاتون چهارشنبه 23 آذر 1390 ساعت 10:04 http://miss-history.blogfa.com

می بینم و می شنوم و می خونم و می خونم و می خونم..

فقط به خوندن نیست استعداد هم می خواد، که داری.

سایه پنج‌شنبه 24 آذر 1390 ساعت 00:05 http://shadowplay.blogsky.com/

نمی دونم چند تا ؟
ولی شمعهای قشنگین

گاهی یکی هم کافیست.

سویل پنج‌شنبه 24 آذر 1390 ساعت 11:09 http://roozegaresevil.mihanblog.com/

سلام..
چه عکس پرمفهوم و زیبایی ...ولی اون شمعی که قفلا رو باز میکنه شمعه بینش و منطق و دل آدماست.......

سلام سویل، گاهی فرصت نیست، یا کلید می خواهی یا زور یا باید بی خیال شوی

باران پنج‌شنبه 24 آذر 1390 ساعت 12:19 http://hto.blogfa.com

سویل، لایک.

سایه جمعه 25 آذر 1390 ساعت 15:13 http://shadowplay.blogsky.com/

سلام !

سلام سایه، سردرگمم.

آوادخت یکشنبه 27 آذر 1390 ساعت 12:18 http://www.hymnymph.blogsky.com

اگه قراره با شمع باز پس باید اینقدر شمع جمع شه تا اون قفل ذوب شه :D

نمیشه، دلیل علمی داره

سایه شنبه 3 دی 1390 ساعت 18:20 http://private-note.persianblog.ir/

چند تا شمع باید روشن کرد تا شما آپ کنی؟!!!

چند تا و شاید هزاران، گاهی یک شمع نیز وجود آ را گرم می کند و تمامی قفل های آدمی را باز می کند.

ستاره آسمان سه‌شنبه 6 دی 1390 ساعت 15:16 http://khatere88.persianblog.ir

ببینید دوره این در رو خط بکشید فک نکنم باز بشه برید سراغ مطلب بعدی !!!!!!! مردم از بس با این در بسته برخورد کردم !

باز شد، کمی دیر، حالا زنده ای؟؟؟

khanzadeh سه‌شنبه 13 دی 1390 ساعت 23:42

gamunam bazi ghofl ha hamishe ghofl bemunand khiyale hame rahat tare! axe khubiye.azin ham nazare khubi dar morede tarkib bandish dad.faghat irad ine ke chon POV balast be frusratione nashi az baz nashodane ghofl nemikhune.

با نظر اولت موافقم، دربارهی عکس، سواتم زیاد نمی کشد، نظرت را درباره ی عکس های بعدی سعی میکنم اجرا کنم.

khanzadeh چهارشنبه 14 دی 1390 ساعت 22:11

vaghti mikhay chizi door az tavanaei ya ba obohat ya sakht o dast nayaftani ro neshun bedi bayad durbinet paeen tar az un object bashe.vaghti mikhay chizi ro kuchik neshun bedi durbin ro balatar migiri ta tasalote binande ro be un elgha koni.

این رو که گفتی در فیلم پیروزی اراده از لنی ریفنشتال، کاملا دیده می شه، موقع عکاسی حواسم به این مساله نبود، البته حواسم به خیلی چیزای دیگه در زندگی روزمره ام نیست.
مرسی از یادآوریت.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد