د لـــــــــــــ ــــــــفــــــ ــــــیــــــ ـــــــــن

ایــن هــمــه بـــــــی قـــ ــــراریــت از طـــلـــــب قـــ ــــرار تــــوســــت........طـــالــــب بـــــی قـــ ــــرار بــاش تــا کـــه قـــ ــــرار آیــــدت

د لـــــــــــــ ــــــــفــــــ ــــــیــــــ ـــــــــن

ایــن هــمــه بـــــــی قـــ ــــراریــت از طـــلـــــب قـــ ــــرار تــــوســــت........طـــالــــب بـــــی قـــ ــــرار بــاش تــا کـــه قـــ ــــرار آیــــدت

---

صبح برای آزمایش خون با پدر به بیمارستان رفتیم، در آزمایشگاه نشسته ام و آدم های مختلف را می بینم، تصمیم جدی گرفته ام، روزهایی که زنده بودنم با درد و رنج و نیاز به مراقبت های ویژه  باشد، یک سرم، حاوی مرگ آرام  انتخاب کنم، همان کاری که پزشکان سوییسی برای بیماران غیر قابل درمان خود می کنند. 

.

.

.

.

نظرات 5 + ارسال نظر
ناهید کوچولووو جمعه 28 بهمن 1390 ساعت 19:08

در کشور های عربی این کار ممنوعه و اجازه ی همچین کاری ندارنند .

در این حالت من ترجیح میدم ، اگه امکانش هست اعضای بدنم رو اهدا کنند به جای سرم .

در ایران هم ممنوعه، پیر که می شی، عضو سالمی برای اهدا نمونه،،،،،چنین بار هست که میام وبلاگت اما باز نمی شه، مشکل از بلاگفا نیست، چون بقیه ی بلاگ ها رو باز می کنه،،،این هفته و هفته قبل اینجا بارون بود، دایم یادت می افتادم که نوشته بودی در حسرت بارونی..

شاید دیگه ایران پسوند TKرو پشتیبانی نمیکنه . این ادرس بالایی رو جایگزین کن .

دیدی گرما اومد و بارون نیومد ، اشکال نداره
شاید خدا میخواد سوپرایزم کنه ، مثلا تو اوج گرما بارون بباره
تا من بیشتر سوپرایز بشم

آره این یکی جوب داد کاری نداره، از قطر تا اینجا ۳ ساعت بیشتر راه نیست، یک هفته بیا اینجا، سفر کردن که اینقدر سخت نیست،

سایه شنبه 29 بهمن 1390 ساعت 13:42

با اتانازی موافق نیستم چون عملا غیر قابل انجامه...وقتی آنقدر مریض باشی قدرت تصمیم گیری هم نداری....

نمی گذارم به آنقدر مریضی برسد، دردها که زیاد شد، زندگی که سختت شد، باید بروی، هرچقدر هم که صاحب خانه میهمان نواز باشد.

باران شنبه 29 بهمن 1390 ساعت 20:52 http://hto.blogfa.com

من اگه خیلی پیر شده باشم با این شرایط ممکنه که این کارو بکنم اما تو جوونی عمرااااااا..این برنامه و بذار واسه دوران پیری .

منم گذاشتم برای همون پیری ، البته نشستن توی ماشین و ول کردن اگزوز توی ماشین هم بدک نیست، نیاز به سرم و دکتر هم نداره !!

دکتر نفیس یکشنبه 30 بهمن 1390 ساعت 22:04 http://drnafis.blogfa.com

من مطمئن نیستم اون زمان همین تصمیمو بگیرم
آدم گاهی اونچنان چنگ می زنه به زندگی که...

از آن آدم ها بودم که موافق تئوری رنج بردن و لذت بردن بودم، آن موقع زندگی ابعاد معنوی ای هم داشت،، این روزها که در جامعه همه چیز رنگ باخته من هم ....معلوم نیست، شاید آنموقع عمر نوح طلب کنم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد