دختر پارچه نیست !! ولی اگر هم بخوایم اونو به پارچه تشبیه کنیم از اون پارچه های ابریشمی و لطیف و حساسه که اتفاقا نباید بهش دست زده بشه وگرنه اون زیبایی و شیکی خودش رو از دست می ده !! راستی پارچه زنونه برای یک مرد به چه دردی می خوره !!
توضیح بجایی دادی، اما بستگی به دخترش داره، ممکنه گاهی از اون پارچه های زبر باشه...پارچه که مرد و زن نداره، مثل لی، کتان، تترون..
از قول من دست های مادرتان را ببوسید. اما مادر اشتباه می کنند. دختر نه پارچه است و نه پله ی جلوی خانه (مثالی که مادر بزرگ خودم میزد). دختر دختر است. یک انسان با ویژگی های انسانی که حق انتخاب دارد. چطور است که همین مادر ها گاهی به دنبال سند و مدرک و گواهی دست نخورده بودن میگردند، اما گاهی بنا به مصلحت هزار نفر باید به آن دست بزند؟؟ خیر! خوشا به سعادت دختری که انتخاب کند و در اولین انتخاب درست به هدف بزند...
چَشم. فمینیستی نوشتی، حقیقت این است که در این چند ساله معیارهای مادر همه تغییر کرده، آنچه که فکر می کرد، وقتی به عمل رسید، شتر گاو پلنگی در آمد، اکنون راحت رضایت میدهد.....گاه دختر انتخاب می شود و گاه چاره ای جز انتخاب ندارد، بیشتر شبیه شانس است تا تصمیم در انتخاب..
فمنیست نیستم. از نظر خودم ازدواج پنجاه درصد بستگی به سرنوشت داره، اما فرض کنید این مثال ها رو درباره ی خودتون بزنند. ناراحت نمیشید؟؟ بدتر از همه اینکه روی چیزی قضاوت می کنند که توش دخالتی نداشته باشید! مادر بزرگ خدابیامرزم می گفت دختر مثل پله ی جلوی خانه ست. هزار نفر روش می شینن اما یکی رو راه می دن توی خونه. خیلی مثال قشنگیه نه؟؟
اولش که شنیدم ناراحت شدم، بعد گفتم بی خیالش َثل قدیمی هست، م َثل مادربزرگت که بدتره !!
میخوان برات آستین بالا بزنند و پارچه انتخاب کنند ؟
آره، پارچه کت و شلوار..
البته خوب که فکر میکنم ، میبینم دختر مثل پارچه نیست
مادرم قدیمی هست و قدیمی ها دختر رو به همه چیز نگاه می کردن الا انسان...
اینم ازون حرفهاست !!
مطمئنی مادر این حرف و گفتن ؟!
واقعاااا !!!
آره والا، جمعه ای گفت، البته منطورش دست زدن نبود که !!
خب نگرانن دیگه اجازه بده واست ببرن و بدوزن ما رو هم دعوت کن !..
دعوت به روی چشم، اما به خیاط ها اعتماد ندارم،
ئیییییییییییییییی !
حس پارچه بودن حس خوبی نیست !!
دختر پارچه نیست !! ولی اگر هم بخوایم اونو به پارچه تشبیه کنیم از اون پارچه های ابریشمی و لطیف و حساسه که اتفاقا نباید بهش دست زده بشه وگرنه اون زیبایی و شیکی خودش رو از دست می ده !!
راستی پارچه زنونه برای یک مرد به چه دردی می خوره !!
توضیح بجایی دادی، اما بستگی به دخترش داره، ممکنه گاهی از اون پارچه های زبر باشه...پارچه که مرد و زن نداره، مثل لی، کتان، تترون..
از قول من دست های مادرتان را ببوسید.
اما مادر اشتباه می کنند. دختر نه پارچه است و نه پله ی جلوی خانه (مثالی که مادر بزرگ خودم میزد).
دختر دختر است. یک انسان با ویژگی های انسانی که حق انتخاب دارد. چطور است که همین مادر ها گاهی به دنبال سند و مدرک و گواهی دست نخورده بودن میگردند، اما گاهی بنا به مصلحت هزار نفر باید به آن دست بزند؟؟
خیر! خوشا به سعادت دختری که انتخاب کند و در اولین انتخاب درست به هدف بزند...
چَشم.
فمینیستی نوشتی، حقیقت این است که در این چند ساله معیارهای مادر همه تغییر کرده، آنچه که فکر می کرد، وقتی به عمل رسید، شتر گاو پلنگی در آمد، اکنون راحت رضایت میدهد.....گاه دختر انتخاب می شود و گاه چاره ای جز انتخاب ندارد، بیشتر شبیه شانس است تا تصمیم در انتخاب..
سلام
مادرم همیشه میگفت دختره پله ومرد هم رهگذر
دلم برای همه چیش تنگ شده
مادرت راست می گه، مادر تکیه گاه نامریی همه مردهاست، برای مادرت اتفاقی افتاده یا دوری ؟
چه تعبیر جالبی......
گاهی هم توهین آمیز..
فمنیست نیستم. از نظر خودم ازدواج پنجاه درصد بستگی به سرنوشت داره، اما فرض کنید این مثال ها رو درباره ی خودتون بزنند. ناراحت نمیشید؟؟ بدتر از همه اینکه روی چیزی قضاوت می کنند که توش دخالتی نداشته باشید!
مادر بزرگ خدابیامرزم می گفت دختر مثل پله ی جلوی خانه ست. هزار نفر روش می شینن اما یکی رو راه می دن توی خونه. خیلی مثال قشنگیه نه؟؟
اولش که شنیدم ناراحت شدم، بعد گفتم بی خیالش َثل قدیمی هست، م َثل مادربزرگت که بدتره !!
جه سخت بوده رفتن پسر عموی جوان و اشکهای پدرش ... روحش شاد
ممنون، میدونم شما بهتر از همه ی ما این موقعیت رو درک می کنی.