د لـــــــــــــ ــــــــفــــــ ــــــیــــــ ـــــــــن

ایــن هــمــه بـــــــی قـــ ــــراریــت از طـــلـــــب قـــ ــــرار تــــوســــت........طـــالــــب بـــــی قـــ ــــرار بــاش تــا کـــه قـــ ــــرار آیــــدت

د لـــــــــــــ ــــــــفــــــ ــــــیــــــ ـــــــــن

ایــن هــمــه بـــــــی قـــ ــــراریــت از طـــلـــــب قـــ ــــرار تــــوســــت........طـــالــــب بـــــی قـــ ــــرار بــاش تــا کـــه قـــ ــــرار آیــــدت

همسر یا مادر

پدر با صدای بلند می گوید، خانم برای این پسر مادری نکردی، هر کسی که پیدا می کند بیشتر می خورد که مادرش شود تا همسرش !!


...........................


*- دوستی دارم، تابحال چندین مورد برای ازدواج به خانواده اش معرفی کرده، سه مورد از این ها ده، پانزده سالی از او بزرگتر بودند و همین شد که پدر اینگونه مادرش را مورد خطاب می دهد.

.

.

نظرات 8 + ارسال نظر
آبگینه چهارشنبه 4 مرداد 1391 ساعت 15:29 http://abginehman.blogfa.com/

خوب این کاملا بستگی به رشد شخصیتی فرد داره

فکر ِمن اینه که اینجور آدم ها شخصیتشون خیلی رشد پیدا کرده

mori چهارشنبه 4 مرداد 1391 ساعت 15:40 http://incidentaloma.persianblog.ir

چون مادر میخوان...

دل ِدیگه، عقل نداره...

ناهید کوچولووو پنج‌شنبه 5 مرداد 1391 ساعت 00:33

جراحی پلاستیک ، توی این زمینه کارهای خوبی انجام میده

سن مهم هست اما مهمتر از اون خیلی چیزهای دیگه است مثل تفاهم و دوست داشتن و احترام و .. کلا معیار ها متفاوته .

با توجه و آگاهی به مشکلاتی که در آینده به این که خانم یا آقا تفاوت سنی زیادی دارند ، به وجود میاد . باید خیلی قوی باشند که اثر منفی روشون نگذاره .
چون متاسفانه جامعه نمی پذیره .

اینجوری ازش خوشش اومده، چرا جراحی؟ بعد الان که مثل قدیم ها نیست، الان اگه نه نه بزرگ من هم زنده بود شبیه دختر دم بخت بود
.
همون که گفتی معیارها متفاوته..
.
دقیقا، جامعه بیشترین اصطکاک رو بوجود میاره...

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 5 مرداد 1391 ساعت 07:03

مگه به سن وساله...

بستگی به انتخابت واعتمادت به انتخابت داره...بقیه باید هیچکاره باشن...

این نشون میده که درکت خیلی بالاتر از وجه مشترکهاییست که تو جامعه شایعه

گاهی...
مشکل اینجاست اعتمادی به انتخاب ها نیست..
.
منم با این درک بالا موافقم، البته نه درباره ی من، درباره ی اون دوست..

آرام پنج‌شنبه 5 مرداد 1391 ساعت 07:04 http://khialebehesht.blogfa.com

اون کامنت بالا برای من بود یادم رفت اس ونشون بزارم

خوب شد که گفتی،

آرام پنج‌شنبه 5 مرداد 1391 ساعت 07:09

امکان خصوصی گذاشتن اینجا نبود.پای اون سه پست خیلی حرف داشتم. فقط اینجا میگم کاملاً توی نوشته هات ُ حتی اونایی که در مورد یه موضوع روتینه خیلی حس پیدا میشه.حسای مختلف که من به عنوان خواننده ت که از بیرون میخونم میگم قبول ندارم که تغییری کرده باشی...اون سه پست هم زیبا بود والبته غم انگیز

ممنونم لذت خوندنشو بهم دادی

خوبه که قبول نداری تغییری کرده باشم، تشویقه خوبیه
درباره ی غم انگیز بودنشون بر عکس فکر می کنم، اگر ادامه می یافت غم انگیز می شد، همین که تموم شد، یک روال هست و خوبه....
ممنون که خوندییش..
.
.
صحبت درباره ی سه بست قبلی ام مربوط به قدیم هاست...

سایه شنبه 7 مرداد 1391 ساعت 12:28 http://private-note.persianblog.ir/

این حس که خیلی از پسرها دوست دارن همسرشون مثل مادرشون تر و خشک و حمایتشون کنه صادقه ولی خوب به نظر من احتیاجی به این نیست که حتما دختر بزرگتر باشه..زوجهایی رو می شناسم که دختر خیلی کوچکتر بوده ولی باز هم همین رفتار بینشون حاکم بوده

فکر نمی کنم فقط تر و خشک کردن باشه، با دوستی که او هم اینگونه عاشق شده بود حرف می زدم، به این نتیجه رسیدیم آنچه که در بالا می گویی دلیل اصلیش نیست،،،،دلیل اصلیش را هم نتوانستیم بیدا کنیم.

مهتاب زاهدی شنبه 14 مرداد 1391 ساعت 14:57 http://mohandesakele.mihanblog.com

این موارد خیلی پیدا میشه. شاید خیلی هم به خاطر کمبود محبت نباشه، خیلی مردها رو دیدم که توی زندگی دومشون هم دنبال مادر میگردن!

من چیزی نمی گم،می ترسم خودمم متهم بشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد