د لـــــــــــــ ــــــــفــــــ ــــــیــــــ ـــــــــن

ایــن هــمــه بـــــــی قـــ ــــراریــت از طـــلـــــب قـــ ــــرار تــــوســــت........طـــالــــب بـــــی قـــ ــــرار بــاش تــا کـــه قـــ ــــرار آیــــدت

د لـــــــــــــ ــــــــفــــــ ــــــیــــــ ـــــــــن

ایــن هــمــه بـــــــی قـــ ــــراریــت از طـــلـــــب قـــ ــــرار تــــوســــت........طـــالــــب بـــــی قـــ ــــرار بــاش تــا کـــه قـــ ــــرار آیــــدت

اورهان پاموک

اورهان پاموک نویسنده مشهور ترک روزانه ده ساعت در دفتر کارش می نشیند و می نویسد، می گوید " اگر تا پایان روز بتواند نصف صفحه بنویسد که راضی اش کند، روز خوبی داشته است."

با خودم می گویم، بیشتر روزهای هفته مشغول کارهای دیگری هستی، روزهای تعطیل که ماشالله هزار و یک کار دیگر داری، به فن نوشتن هم آشنا نیستی، پس اینقدر به خودت سخت نگیر که کم می نویسی، ببین،  اورهان پاموک چه می گوید.

.

.

.

 

نظرات 11 + ارسال نظر
آرام شنبه 29 مهر 1391 ساعت 09:43 http://khialebehesht.blogfa.com

به نظر من آدم نباید نویسنده باشه

باید از اونچه که می نویسه خودش راضی باشه...
یعنی اول روح خودش رو سیر کنه بعد بقیه رو...

مهم نیست چند دقیقه یا ساعت یا حتی ماه وسال طول می کشه

نه دیگه خیلی قرق شدی، اگه به سال ها برسه که دیگه عمر تموم می شه بدون اینکه از توش قصه ای بیرون بیاد.

ناهید کوچولووو شنبه 29 مهر 1391 ساعت 17:32

لازمه ؟ برای چی این همه کار می کنی ؟

به قول داداشم، یک لقمه نون ِحلال،،،

ناهید کوچولووو شنبه 29 مهر 1391 ساعت 17:49

غلط املایی قبلا داشتی ؛ الان کمتر شده ، توی دو پست قبلی هم بود ...

از نظر ما نویسنده ی وبلاگ دلفین هستی ، بنویس ؛ سخت نگیر ، مقایسه نکن ، زود به زود بنویس ، سانسور نکن
گاهی همین کلمات ساده مزه اش بهتره ..

معلم خوبی داشته ام جایزه نمی دهی؟

این ها همه وسواس های دلفینی بوده است که از ابتدا با او بوده.
.
برای گاهی بله، ساده خوب است.

شاباجی خاتون یکشنبه 30 مهر 1391 ساعت 12:29 http://miss-history.blogfa.com

همین که راضی ام کند..جمله ی دلنشینیه

شما اگر به اندازه اورهان وقت بگذارید و دست از ... بردارید، رو دست و بلند خواهید شد.

H.k دوشنبه 1 آبان 1391 ساعت 18:28 http://bescot.blogsky.com

نوشتن...سخته مثل جون کندن می مانه ولی لذت بخش هم هست.

این ها را با من نگو، من که نویسنده نیستم بفهم یعنی چه، اما اگر می گفتی مانند بدنیا آوردن بچه، متصور تر بود.

H.k دوشنبه 1 آبان 1391 ساعت 22:00 http://bescot.blogsky.com

جون کندن و به دنیا آوردن بچه تقریبا یکی هستند...

نه آقا جان، جون کندن نتیجه اش مردن است و درد زایمان، تولد، جون کندن نتیجه اش خاموشیست و زایمان....
سخت نگیر، از آن روزهاست که از درب دروازه هم تو نمی روم.

آبگینه سه‌شنبه 2 آبان 1391 ساعت 20:48

نوشته های یک نویسنده معروف کجا و نوشته های بقیه افراد کجا! اصلا قابله مقایسه نیس.
نوشتن شروعش خیلی سخته اما همینکه جمله اول رو بنویسی بقیه جملات مثله قطار شروع به رد شدن از ذهن میکنن

با این حساب ننویسیم دیگه....
.
همیشه اینطور نیست، گاه از اول تا آخرش سخته...

سایه چهارشنبه 3 آبان 1391 ساعت 15:54 http://private-note.persianblog.ir/

نوشتن اول باید خود آدم رو راضی کنه ....هروقت دلت کشید هر وقت دوست داشتی بنویسی

اینطوری که هیچ وقت ننویسم راحت ترم،،،،

ناهید کوچولووو پنج‌شنبه 4 آبان 1391 ساعت 17:29

من عاشق جایزه گرفتن هستم فردا عیده ها ! باید بگم جایزه میخوام ؟

کی عاشق جایزه و کادو نیست، من که به شما دورم، هرچه می خواهی بگد، DHL هم که بدلیل تحریم ها در ایران کار نمی کند

mori جمعه 5 آبان 1391 ساعت 13:09 http://incidentaloma.persianblog.ir

ای بابا سخت نگیر...

دست من که نیست،،،،

رها شنبه 6 آبان 1391 ساعت 15:15

جالب بود.هرکسی به دلیلی مینویسه.یکی برای دل خودش برای سبک شدن و یکی برای بهترنوشتن و شاید درکنارش آرام شدن.اینکه گفتی فن نوشتن نمیدونم دقیقا چی مدنظرته اینومیدونم که خوب می نویسی.

دقیقا، گاه برای خودم هست، مانند روان پریشی ها .... و گاه تمرین خوب نوشتن.....نوشتن یک فن، مهارت و دانش هست، در کنار اینکه باید ذوق و استعدادی هم داشته باشی....ممنون از تعریفت.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد