د لـــــــــــــ ــــــــفــــــ ــــــیــــــ ـــــــــن

ایــن هــمــه بـــــــی قـــ ــــراریــت از طـــلـــــب قـــ ــــرار تــــوســــت........طـــالــــب بـــــی قـــ ــــرار بــاش تــا کـــه قـــ ــــرار آیــــدت

د لـــــــــــــ ــــــــفــــــ ــــــیــــــ ـــــــــن

ایــن هــمــه بـــــــی قـــ ــــراریــت از طـــلـــــب قـــ ــــرار تــــوســــت........طـــالــــب بـــــی قـــ ــــرار بــاش تــا کـــه قـــ ــــرار آیــــدت

آقای ف

(i)
چند وقتی هست همسرش بد خلق شده، درست نمی دانم از کجا، این را به فرصتی دیگر می گذارم، زمانی که داستان آقای ف را مفصل تر نوشتم، بد خلقی همسرش به تخت.خواب هم کشیده شده و سرد مزاجی اش را دو چندان کرده، بر عکس او آقای ف گرم مزاج است و قابلیت تحریک سریعی دارد، بعد از مدتی هم  ماجرای کمر درد و دیسک پیش آمد و حالا خانم این موضوع ها را به همراه خستگی از کار روزانه در اداره بهانه کرده، آقای ف شب ها التماس می کند و همسرش با سردی رد می کند، حالا هم که بهانه به اندازه کافی دارد. بار اول اقای ف در خانه ی دوست جدیدی که پیدا کرده بود، گرم مزاجی اش مشکل بوجود می آورد و از سـ.... بی خیال می شود، چند وقت دیگر در آسانسور خانه همراه با خانمی دیگر، یکی از همسایه ها را می بیند و از ترس اینکه همسایه بین این دو رابطه ای ببیند، آنقدر استرس می گیرد که بی خیال س... می شود و  خانه نرفته، باز می گردند، این دفعه هم که خانم همراه خانواده مسافرت رفت، شیطنت پسر بزرگتر را بهانه کرد و او را به سفر نبرد، سیاست بود، می خواست او را نگهبان کند تا آقا دست از پا نتواند خیانت کند. آقای ف می گوید شب ها انگار که بین مان دیوار کشیده اند من یک سمت می خوابم و او سمت دیگر، آقای ف اعصاب ندارد، روزها قاطی است و بعد از کار در خیابان، چشم هایش دنبال اشاره ایست تا نیاز هایش را آنجا خالی کند.

 (ii) 
مشارکت تماشاچیان با بازیگران روی صحنه، نوعی تئاتر ویژه قلعه را می‌سازد. محمود زند مقدم نوشته است که "گفت و گوها به حسب موقع و حال و حوصله تماشاچیان که مشارکت داشتند در اجرای صحنه‌ها و گفت‌وگوها" تغییر می‌یافت و "درواقع دو صحنه بود تئاتر با دو گروه بازیگر: یکی در صحنه نمایش و آن یکی صحنه وسیع تماشاچیان که پیش می‌رفتند پا به پای هم".

انواع تکه پراکنی‌هایی که بازگوکننده مطالبات جنسی تماشاچیان مرد تماشاخانه حافظ نو بوده است، خطاب به زن رقصنده و بازیگر مطرح می‌شود؛ تکه‌پرانی‌هایی که رقاص و بازیگر دو صد چندان به آن پاسخ می‌دهند؛ همه یکسر خشونت و فحاشی‌های جنسیستی که بازهم نه مرد تماشاچی که زنان اطراف او را هدف قرار می‌دهند؛ زنانی چون مادر (ننه)، خواهر (آبجی)، خاله، عمه و همسر(زن).

این فقط در تماشاخانه حافظ نو رخ نمی‌دهد. هم خریداران سکس، هم فروشندگان و پااندازان در گفت‌وگوها و حتی نقل خاطرات از فحش‌های جنسیتی خطاب به زنان استفاده می‌کنند.تنفر از زن در فضا موج می‌زند؛ هم از سوی مرد نسبت به زن تن‌فروش و هم از سوی زن تن‌فروش نسبت به همه زنان.

بر اساس آنچه محمود زندمقدم روایت کرده است، می‌توان به این نکته اشاره کرد که زنان تن‌فروش به خوبی دریافته‌اند که خریداران سکس از اینکه همسر، مادر، خواهر و عزیزان‌شان شرایطی چون زنان تن‌فروش داشته باشند بیزار و بیمناکند. پس آنها- زنان تن فروش- تیر را به هدف می‌زنند و در این نبرد، برای آزار طرف مقابل، نخست همجنس خود _زن_ را تخریب می‌کنند.


شهر نو؛ روایتی دیگر از زنان تن‌فروش


 (iii) 

بنظر می رسد محمود زند مقدم  از بیان نقش همسرانی که این تقاضای ناخواسته را بوجود می آورند و مردهایشان را به جای دیگری جز کانون خانواده می فرستند، فراموش کرده است و اینکه فروشندگان سکس با این فحش ها از کسانی که باعث شده اند تا پای مرد ها به این جاها باز شود انتقام می گیرند.

.

.

.

 
نظرات 12 + ارسال نظر
رکسانا دوشنبه 14 اسفند 1391 ساعت 21:10 http://iranbanooo.blogsky.com

موضوع بحث برانگیز و دردناکی است .
نمیتوان گفت که تنها مقصر برای رفتار آقای ف همسرش است . یک بحث جامعه شناسی و روانشناسی مفصل است . به نظر من در اینگونه مواقع نه مرد به تنهایی مقصر است و نه زن . گاهی محیطی که در آن تربیت شده اند موثر است که منجر به رفتارهای آنها میشود . و گاهی حتی علت سرد بودن زن ، رفتار مرد است و ....
جا برای بحث زیاد دارد .
متاسفانه کتاب شهر نو را نخوانده ام . دنبالش گشته ام اما پیدایش نکرده ام !

شاید در چهل، پنجاه سال قبل این حرف، دلیلی برای رفتارهای مردان نبوده، در این دوره رفتار بخشی از مردان که در خانوادها یشان زنان حق و حقوقی دارند، این یکی از دلایلی هست که مرد به سمت این رفتارها کشیده می شود،
پست مختصر بعدی را نیز به همین می پردازم...تا کمی سهم تقصیر زنان را بیشتر کنم....
به قولتان، جا برای بحث زیاد هست..
کتاب "شهر نو" چاپ خارج است ، باید منتظر بود سال های بعد تا پی دی اف اش بیاید.

رکسانا سه‌شنبه 15 اسفند 1391 ساعت 00:37 http://iranbanooo.blogsky.com

صحبتتان را قبول دارم . خیلی از تقصیرها به گردن زنان است . اما باز هم زنی که از رابطه جنسی گریزان است ، یا نسبت به این رابطه دید گناه آلود دارد ، یا اینکه احساس میکند فقط وسیله ای است برای رفع نیاز مرد . و یا بیمار است !
باید ریشه یابی شود !
دنبال پی دی افش بودم ! نبود ...

تازه چاپ شده، بعید می دانم پی دی اف اش به این زودی ها بیاید..
بنظر می رسد زن ایرانی تحت نگاه مردانه نسبت به خودش و جامعه گرفتار است و به همین دلیل به این رابطه از منظری مردانه نگاه می کند تا زنانه، و عجیب که زنان تحصیلکرده جامعه هم درگیر این نوع نگاهند....جالب است این دوستان من همسرانی تحصیلکرده دارند و با این مشکل مواجه اند..

سایه چهارشنبه 16 اسفند 1391 ساعت 12:42 http://private-note.persianblog.ir/

تا یه حدی درسته که مشکلات جنیباعث به وجود اومدن زنهای خیابانی و همینطور خیانت در خانواده میشه...وی همیشه هم این دلیل نیست...بعضی وقتها این شهوت و تنوع طلبی و راضی نبودن به یک نفره که باعث این مشکلات میشه...نمیگم فقط در مردان اینطوره در زنها هم هست ولی مردها به دلیل آزادی بیشتر و در دسترس بودن این زنهای خیابانی آزادی عمل بیشتر دارن و به مراتب بیشتر خیانت می کنند

بهترین همسر دنیا رو هم داشته باشی، باز هم حس تنوع طلبی و هیجان کشف آدم های جدید، خصوصا مردها رو تحریک به انتخاب های متعدد می کنه....

رکسانا چهارشنبه 16 اسفند 1391 ساعت 19:02 http://iranbanooo.blogsky.com

زنان تحصیلکرده جامعه هم در خانواده هایی با طرز فکر سنتی رشد کرده اند . جوری تربیت شده اند که رابطه جنسی را یک وظیفه در قبال همسر میبینند . در صورتی که اگر مردان جامعه به لذت بردن همسر خود توجه کنند این فکر تغییر میکند . همین زنان تحصیلکرده فکر میکنند که در صورت ابراز میل جنسی متهم به بی حیایی و بی عفتی میشوند . و این طرز فکر را مدیون دیدگاه سنتی پدر و مادر و جامعه هستند ...

اگر بگوییم این رابطه ها نیز یک آموزش و درک است، زنان تحصیلکرده در رشته خودشان تحصیلکرده اند و در این زمینه دانشی ندارند، از طرفی بستر سنتی جامعه نیز شرایطی را برای انتقال تجربه های بیشتر مهیا نمی کند، این می شود که می گویند در آمارها نارضایتی جنسی زیاد هست..

خانم دکتر چهارشنبه 16 اسفند 1391 ساعت 21:42 http://ims2001.blogfa.com

سلام...درست متوجه نشدم...میخواین حق بدید به مردهایی که برای رفع نیازهاشون دست به هر کاری می زنند؟
آیا این حرف را در قبال همه می پذیری؟ حتی خانمها؟
واقعا فکر می کنید مقصر فقط خانم اون مرد هستش؟

سلام...حقی به مرد ندادم، گفتم گاهی زن ها باعث می شوند مردها در جای دیگری دنبال .. بگردند و با این کار شاید کانون خانواده دیگه ای رو بهم بزنه و جامعه رو از این لحاظ نا امن کنند.
اصولا آدم مدرنی تو این زمینه نیستم و نه درباره مرد این کار رو می پسندم و نه زن، اصولا درباره ی انسان چنین چیزی رو نمی پسندم.
فکر نمی کنم فقط مقصر خانم اون مرد باشه، در این مورد دو کامنت بالاتر "سایه"، اشاره خوبی به تنوع طلبی کرد.

آبگینه پنج‌شنبه 17 اسفند 1391 ساعت 22:25 http://abginehman.blogfa.com/

کم پیش میاد که یک رابطه فقط و فقط به واسطه یکی از طرفین خراب و مشکل دار بشه.
بی شک طرز رفتار آقای مذکور در جذب یا دفع همسرش بی تاثیر نیست

دقیقا به خط دوم پست اشاره کردی، طرز رفتار اقای ف در بیشتر اوقات باعث دفع همسرش می شه...

مینا جمعه 18 اسفند 1391 ساعت 12:33 http://leprince.blogfa.com/

با اینکه از نظر من آقای ف و همسر بدخلق سردمزاجش ، هر دو مقصرند ولی از نگاه آقای ف که در بیرون خانه دنبال خالی کردن نیازهایش است متنفرم ...

تستسترون که بالا بزند مانند جوش اوردن ماشین در هوای سرد، فقط دنبال اب می گردی برای خنک کردنش، جدیدا فکر می کنم این ما و رفتار ما نیست، این هورمون ها هستند که برایمان تصمیم می گیرند...

خانوم دکتر جمعه 18 اسفند 1391 ساعت 21:52 http://ims2001.blogfa.com

و اینجاست یکی از نقش های دین و تربیت...
که می گوید اگر همسری مناسب پیدا نکردید تقوا داشته باشید...
و اینجاست که فقط از خدا برای همه یاری می خواهم...

مانند کشیش ها دعا می کنید، نمی توان برای آدم هایی که در باتلاق این جامعه افتاده اند تنها دست بر دعا بر داشت، باید کاری کرد....هر چند که نه من می توانم کاری کنم نه شما...

سارا یکشنبه 20 اسفند 1391 ساعت 04:19 http://sazesara.blogfa.com/

سلام
بحثی ست، پیچیده و نیازمند صحبت فراوان، بیشتر از آنکه یک کامنت تاب بیاورد و بسیار بیشتر آنکه علم من پاسخگو باشد...
فقط اینکه، همه ی انسان ها مختارند و همه مسئول در مقابل تصمیمات برآمده از این اختیار... همه ی ما خطا داریم و خطاهای هر کداممان می تواند خطای دیگری را در پی داشته باشد... اما خطاکار، خود، مسئول خطایش است، فقط و فقط خودش، صدر در صد و بی برو برگرد...

نمی توان اینگونه قضاوت کرد، این پست را بخوان:

http://1pezeshk.com/archives/2013/02/can-a-brain-tumor-turn-you-into-a-trespasser.html

اترا سه‌شنبه 22 اسفند 1391 ساعت 19:32

خیانت هم مثل خیلی از اتفاقات دیگه ممکنه برای هر کس پیش بیاید

اگر خودم این کار رو کنم، توقع دارم شریکم من رو ببخشه، اما در عکسش نمی دونم می تونم ببخشم یا نه...

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 24 اسفند 1391 ساعت 00:30

زندگی یک تعامل دوطرفه هست....وقتی میشه شیرینیش را مزه مزه کرد که تعادل این تعامل حفظ شه!!!و اون هم جز با صداقت،یکرنگی،عشق،ایثار و تعهد ممکن نیست....همه ما یک وقتهایی تلخیم،بی حوصله ایم و دلسرد...یک وقتایی دچار رکود و یکنواختی و تکرار میشیم!اما این مجوز خیانت نیست...به هیچ وجه در هیچ زمان و هیچ فرهنگی خیانت پدیرفته شدنی نیست!
بیاین اگر راهی برای گرم کردن دلهامون پیدا نمیکنیم واگرتلخی و گسی زندگیمون بی حد شده جسارت وشهامت داشته باشیم و او رشته را رها کنیم...نه اینکه خیانت...!!!
به قطع این راه بسیار شرافتمندانه تر از پلشتی خیانت هست!

گاهی نمی شه رشته ای را با دو بچه رها کرد و از نو شروع کرد، تازه با چی، فکر می کنید فیلم آمریکایی هست که فرد بعد از چهل سالگی هنوز مانند دخترها و بسرهای بیست و اندی ساله باشد و بتواند دلبری کند، اینجا آدم ها زود شکسته و خسته می شوند. باید راه را ادامه داد و منتظر روزی بود که تفاهم و عشق خودش بیاید...
درباره ی بخش اول حرف هایتان موافقم، زندگی با همه ی آنها که گفتید ممکن است، سو تفاهم و اختلاف در همه ی زندگی ها هست ،،هر چند خیانت عمل ناشایستی است، اما نمی توان بسبب آن همه ی گذشته را پاک کرد و آینده را نابود، مانند یک زخم است یا یک غده، بهتر است از عفونتش یا پخشش در سایر مراحل زندگی خودداری کرد.

سارا جمعه 25 اسفند 1391 ساعت 01:46 http://sazesara.blogfa.com/

سلام
من اون مقاله رو الان خوندم.
خب واسه همینم گفتم که بحث در این مورد، وسیعه و بسط کاملش، خارج از علم منه.
اما دو نکته:
1- ما در مورد افراد سالم صحبت می کنیم وگرنه خیلی از افراد مثل اونهایی که دچار اختلالات روانی هستند هم رفتارهای ابنرمالی دارن.
2- حتی در مورد افرادی که به هر دلیلی اختیار رفتارشون رو از دست میدن، بازم معتقدم که نمیشه فرد دیگری رو مقصر دونست. یعنی اگه خانومی به علت تومور یا دپرشن به همسرش خیانت کنه بازم این عملی هست که خودش انجام داده و همسرش هم مسئول عمل خودش هست... بطور خلاصه میخوام بگم که نمی تونیم کاری رو انجام بدیم و بعد بگیم چون اون اونجوری بود من اینجوری کردم...

سلام
1- این افراد هم سالم بودن، یک مشکل کوچیک براشون بیش اومد اینطور شدن، وگرنه روانی یا ... که نبودن..
2- یک نمونه ساده اش بی اشتهایی است، اختلالاتی مانند تیروئید ممکنه شما رو ب اندازه ای بی اشتها کنه که در طول چند هفته چندین کیلو کم کنید، آیا مقصر شما بودید یا بیماری....
بنطرم نمی شه با خط کشی مرز بین مسایل گذاشت...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد