گاهی خودبخود شارژی، معمولا این اتفاق زمانی می افتد که وضع مالی ات خوب است، با بچه ها بگو و بخند می کنی، تکلیف هایشان را نگاه می کنی، به حرف هایشان گوش می دهی، شاید هم بازی و ....، زن ها باهوش هستند، بیشتر از آنچه که فکر می کنی، سریع یک سینی چای و شیرینی می آورد و با لبخند کنارت می نشیند تا بیشتر سر کیفت بیاورد و شارژ بشوی، باید مراقب باشی، نقشه ای برای پول هایت کشیده است و پشت این لبخندها، تدبیری، احتمالا یکی از شرکت های فروش خودرو طرح جدیدی برای فروش محصولاتش گذاشته، یا پرده های خانه ی برادرش عوض شده یا مبل ها، بهر حال اگر زودتر فکری نکرده باشی فاتحه ی پول ها را در لحظه ای می دهد...قدیم ها رو دست می خوردم و با لبخند و سینی چای خر می شدم، این جدیدها تا می بینم، می آید، به دیوار، سقف، آسمان یا هر چیز دیگری خیره می شوم، مثل افسرده ها، بدهکارها، کنارم که می نشیند، می گوید چه شده، دوباره رفتی تو فکر که،،،، بیچاره این بچه ها، همش من رو در فکر دیدن، گفتم امروز یکم باهاشون بگو و بخند کنم، اما چه فایده، هنوز قسط سرویس ها شون مونده، تازه قرض برادرم رو هم جور نکردم، پول لیزینگ این ماشین هم که تا چشم هم می گذاری، می رسی،، آه.ه.ه.ه.ه.ه......و لحظه ای بعد که رفت، یک نـــــــــــــــــــفــــــــــــــــــــــــس راحــــــــت، این دفعه هم بخیر گذشت.
از توصیه های یکی از همکارهای متاهل.
عجب....
چه توصیه های جالبی شما مردا به هم می کنید! حتما اینقدر همکارت بداخلاقه که زن بیچاره جرات نمیکنه وقت دیگه حرفشو بزنه!!
بعله اینطوریاست ....
اتفاقا خیلی خوش اخلاق و خوش رو هست، اصولا اهل بد اخلاق هم اصلا نیست !!
حالا این که شما نوشتید یعنی تایید یا رد یا نقد نظر!؟
نه تایید نه رد، نوشتم تا خاطراه اش را جایی ثبت کنم!!
از دست شما، خندت برای چی هست ناهید ؟؟
پی نوشت 1:
و این توصیه ی دوستی بود که پولش و رضایت خودش را بیشتر از رضایت همسرش دوست داشت! و فکر میکرد آدم خیلی خوبی است!
خدا اول به خودش رحم کنه....بخاطر قلب سنگینش....که نه تنها محبت رو نثار خانواده ش نمی کنه...بلکه خودش رو محق می دونه که این کار رو به بقیه هم توصیه کنه! یه جور جهل مرکب!
و بعد خدا به خانواده ش رحم کنه...که حتی نمی تونند تو روزهای خوب معنی خوب بودن در کنار هم رو احساس کنند....
و بعد خدا به کسایی رحم کنه که ممکنه دچار این تصور کاذب بشن که رسم زندگی این بوده و هست!
پی نوشت 2: می تونید حتی تنهایی از شادی تون لذت ببرید ...ای مردمان *****....!
پی نوشت 3: کاش همیشه ی داستان یه پول و یه چایی و یه روز خوب بود
دخلش را با خرجش باید بگونه ای برابر کند، اینکه خودش را زیر بار فشارهای مالی برای هیچ ببرد کار عاقلانه ای نیست،
.
قلب مهربون و دوست داشتنی ای داره، با سیاستش همه رو از خودش راضی نگه می داره و بر خلاف شما فکر می کنم همسرش احساس خوشبختی در کنارش می کنه.
.
با دشمنان مدارا با دوستان مروت.
.
لذتی نبود، درباره ی یکی از کتاب های بابارا صحبت می کردیم، که بحث به اینجا رسید.
.
کاش همه ی غم های عالم اینگونه حل می شد.
البته رفتار خانمش هم تو طرز برخوردش بی تاثیر نبوده
دخل و خرجش رو تنظیم می کنه و دیگر هیچ.
خانمش که همیشه اینطور نیست....
عجب !!!!!!!!!!!!
به نظرم بجای این فیلم بازی کردنها زن و شوهر بشینند و در مورد برنامه های آینده خودشون صحبت کنند و هر دو در مورد پولی که وارد زندگیشون شده تصمیم درست رو بگیرند و اولویت بندی کنند مطمئنم این روش بهتر از اینه که خودش رو بزنه به افسردگی و بدبختی
زن و مرد باید با صداقت و یکرنگی در کنار هم باشن وگرنه هر دو طرف طناب را به سمت خودش دوست دارد بکشد تا برنده باشد در حالی که زندگی یک مسابقه نیست !
به این توصیه های بد گوش ندید من به شما توصیه ای بهتر دارم یاد بگیرید چطور با همسرتون ارتباط بر قرار کنید و به راحتی در مورد مسائلتون صحبت کنید و با منظق همدیگر رو قانع کنید
مرد در استانه ی بازنشتگی هست و بچه ها دارند بزرگ می شوند، آنقدر در طول این سال ها با هم جور شده اند که اینها برایشان در حد خنده باشد، اینم که خودش رو زد به ناراحتی برای لحظه ای و همه ی ساعت ها ی زندگی که نمی شه اینطور زندگی کرد.
درباره ی کتاب بحث می کردیم که به اینجا رسیدیم، البته گاهی توصیه ی خوبی هست
چه نقد ظریفی برای مهربانی بیجای! زنانه و اندر باب خر! شدن زودهنگام. شاید اگر مرد بودم و کمی پولدار عاشق اینجور خر شدم بودم بدون لحظه یی احساس حماقت
در زندگی قبلی تان، مردی لم داده بر بالش بودید و همسرتان داشت بر روی دستانتان اب می ریخت برای شستشو، این حس ها از آن زندگی آمده است، و گرنه در این دنیا فمینیست، کسی جرات بیان اینگونه حس های مردانه را ندارد.
چیزی که جالبه اینه که ببیشتر کسانی که کامنت می گذارند خانم هستن و شما هم پستهای این چنینی می نویسی ! عجب جیگری دارین شما
و البته ناجالب برایم، برای این وبلاگ ِ نیمه تعطیل، با اندک خواننده اش، که خیلی وقت است خواننده ی جدید ندارم، کسانی که می ایند لطف می کنند....
اینجا مانند بقچه ی مادر بزرگ شده است، هر موضوعی را به حلقومش می دهم، و البته خواست خودم هست، نمی خواهم روی موضوعات تکراری بروم،
جایتان هم خالی،،امروز یک ساعتی از همین اقا مشاوره می گرفتم
خوشا به حال شما و خانمتان با این معلمهای کارکشته !!
واقعا دوستی مثل شما برای من غنیمته !!
دنیای فمینیست؟
خودت به عنوان یه مرد ایرانی خیلی خوب میدونی که تو این مملکت همه چی به نفع مرداست...
این حرفها هم تلاشهای زنانه ایه که هنوز به ثمر نرسیده وامیدوارم به ثمر برسه که حقوق نابود شده ی زنها توی این همه سال ِمردسالاری ایران،برگرده...
همیشه از ته دلم برای عاقبت مردها دعا می کنم چون اونقدر ظلمای کوچیک وبزرگی مرتکب میشن که هنوزم خودشون نمیدونن ظلمه...
دنیایی به سمت فمینیست شدن !!
من نه بعنوان یک مزد ایرانی یا آمریکایی یا اروبایی به دلیل تبعیض های زیادی که در حق خانم ها هست، و من هم حساس، هیچوقت دوست ندارم زن باشم.
فکر می کنم، اسلام با مرد سالاری سازگاره و یکی از ویژگی هاش اینه که علاقه شدیدی به محدود کردن و خانه نشین کردنشون داره، به همین علت این آرزوتون تقریبا ناممکنه...
اصولا مذکرها در تمام جانورها در حق مونث ها ظلم می کنن، به دلیل برتری فیزیکی، بیشتر یک امر طبیعی هست تا ....
سلام .
خیلی جالب بود. به خصوص کامنتها .
تقصیر ازخودتونه که اینقدر خوب نوشتید که هیچ کس به این فکر نکرد که دارید صرفا ثبتش می کنید .
از تاییدات گرفته تا توضیحات .
از آن بالا که آدم بیاید پایین برای نوشتن نظرش ، کلی جایش با جای شخصیت های مطلوب متفاوت (شما بخوانید کارکتر زن ، مرد و بچه ها ) عوض می شود .
همه ی پست هایتان اینقدر چالش برانگیزند ؟
سلام


مرسی از نظر مثبتتون..
و این دفعه با باسخی که با آرام دادم دچار مشکل شدم، گویا، یک دفاعی از این هم بکنید
اولین بار هست دباره کامنت ها چنین نظری می خونم؛ بگویید کامنت ها بهتر از خود متنه دیــــگه، تعارف که نداریم
باسخ تان را با خواندنشان خواهید گرفت..
خیلیییییییییییییییییییییییییییییی هم دلتون بخواد که زن باشید :
من که فکر می کنم الان وقت برتری فیزیکی نیست !
الان زمان برتری فکری و سیاست و مدیریت درست است اینه که قدرت میاره !گذشت اون زمان که با زور و بازو افراد به هم ستم می کردن
با این همه تبعیض بعید می دونم دلم بخواد
هنوز مردها در خانه کتک می زنند و در بیرون متلک می گن و گاهی طعنه های فیزیکی و کلامی جنسی می اندازند، این ها بیشتر به برتری فیزیکی بر می گردد اگر نه جراتش را نداشتند که با هم وزن خود اینچنین کنند....البته قدرت منهای شعور اینگونه می شود .....
زمانه عوض شده، بس ببینید در گذشته چه وضعی بوده..
گویا گذرتان به کلانتری نخورده، تا ببینید گرفتن حق یا با بول است یا با زور، نه قانــــون.
ببخشید جناب "محمد" در پاسخ به آرام....
شاید اسلامی که شما متصور هستید بیشتر با مردسالاری سازگار بوده....و کم نیستند آدم هایی که تعصباتشان را به اسم اسلام تمام می کنند....و کم نیستند آدم هایی که تلقی های غلط خود را به دین توجیه میکنند....و کم نیستند آدم هایی که این متعصبان را نمادی از اسلام تعبیر میکنند....
البته فقط او همه چیز را میداند .....
شاید اسلام خیلی فراتر از این حرفهاست....
خواهش می کنم خانم "...."
خواستگاه اسلام از سرزمین مردسالاری است نسبت به تمدن آنموقع بشر است و قوانین آن نیز تحت روح جامعه حاکم بر آن مردسالارانه تر ،
این آدم های متعصب و گاه منفعت طلب به قدری اسلام را در این سال ها به ناخالصی ترکیب کرده اند، که یافتن اصل آن کاری شده بس دشوار...
او که همه چیز را می داند سکوت اختیار کرده، که انسانها متکی بر عقل خود بنیاد خویش راه را در شب سیاه بیدا کنند، که می توانــــیم.
مرسی.عالی بود.تاسی می کنم.در موقعیت های مشابه.
این همکارم آدم با هوشی هست، خیــــــــــلی، بعد می دونم شوهر اینچنین با هوش الان پیدا شه !!