د لـــــــــــــ ــــــــفــــــ ــــــیــــــ ـــــــــن

ایــن هــمــه بـــــــی قـــ ــــراریــت از طـــلـــــب قـــ ــــرار تــــوســــت........طـــالــــب بـــــی قـــ ــــرار بــاش تــا کـــه قـــ ــــرار آیــــدت

د لـــــــــــــ ــــــــفــــــ ــــــیــــــ ـــــــــن

ایــن هــمــه بـــــــی قـــ ــــراریــت از طـــلـــــب قـــ ــــرار تــــوســــت........طـــالــــب بـــــی قـــ ــــرار بــاش تــا کـــه قـــ ــــرار آیــــدت

یک اشتباه ِ ساده

دخترها زمانی که با پسری دوست می شوند و می بینند، قصد ازدواج با او را ندارد، به دوستی ادامه می دهند؛ بیشتر علت این است که دیر به این حقیقت می رسند و وقتی می رسند؛ عادت کرده اند، به خلق و خوی او آشنا شده اند، برای خارج شدن از تنهایی، پسری باشد تا با او بیرون بروند، احساس محرمیت به او می کنند و چندین و چند دلیل دیگر. مشکل اینجاست وقتی خواستگاری می آید، او را با دوست ِ پسرشان می سنجند و اغلب در بهترین شرایط، خواستگار امتیاز چندانی نمی آورد و رد می شود؛ کسی که با یک نفر دوست می شود، رفتارش، اخلاقش، غیرتش، پول خرج کردنش، هدیه گرفتنش و  برنامه ریزی اش با کسی که به قصد ازدواج جلو می رود زمین تا آسمان فرق دارد؛ معمولا دوست ها در این زمینه بهتر عمل می کنند. و از همه مهمتر؛ با کسی که مدت زیادی دوست بوده اید به او عادت کرده اید و محرمیتی که با او حس می کنید کمتر با فرد دیگری حس خواهد کرد در ازا حس ِ غریبه گی با خواستگار بیشتر می چربد.  بهتر است اینگونه فکر کنیم، شاید خواستگار دوست ِ دختری  داشته باشد که اگر دوست ِ پسرتان به خواستگاری اش برود، جواب منفی بگیرد. 
اکثریت شان فکر نمی کنند بودن ِ بی هدف با پسری که او را به عنوان ِ شریک زندگی اش انتخاب نمی کند، سبب می شود تا از جستجوی بیشتر و بهتر در یافتن جفت، کم کاری کنند، و غافل از شناخت بیولوژییکی خودشان که بگونه ای طرح ریزی شده تا مانند ساعت شنی، تخمک ها با افزایش ِ سن، کمتر و ضعیف تر گردد، بر خلاف مردان و دوست ِ پسرشان که این نگرانی را بسیار کمتر و در بیشتر موارد اصلا ندارند، 
در حقیقت دختران، در انتخاب جفت، تصمیم بهینه را، با در نظر گیری محدودیت زمانی شان  انجام دهند، بر خلاف جنس مخالف شان و از انجام سرمایه گذاری های دراز مدت پرهیز کنند؛ مانند بورس بازان که در زمان مناسب اقدام به خرید سهام می کنند. 


.
.....................................................................
*امیدوارم کسی ننویسد که جفت یابی و تولید مثل را همه باید انجام دهند، که جوابی نمی گیرند!!
*دوست ِ پسرتان، به راحتی با شما، سیگار می کشد، مشروب می خورد و خیلی جاها می رود که ممکن است با همسرش نرود، در نحوه ی لباس پوشیدنتان چندان دخالت نمی کند و هر طور و هر مدل که بپوشید استقبال می کند، و حرف های مگویی با شما می زند که شاید هیچ وقت با همسرش نزند، این نوع رفتار را مردانی که زنان صیغه ای دارند معمولا دارند....
.
.
.
.
.
.
نظرات 13 + ارسال نظر
میثم دوشنبه 26 اسفند 1392 ساعت 03:29

جفت یابی و تولید مثل را همه باید انجام دهند !!!!! نه شوخی کردم !
موافقم . البته نه اینکه حالا هر کی از راه رسید سریع قبول کنند ولی اینجور هم نباشه که زیاد سختگیری کنن . به هر حال تفاوت ساختار بیولوژیکی یه حقیقته که نباید ساده از کنارش گذشت .


بهینه سازی یافتن مرد مناسب با در نظر گیری محدودیت ِ زمانی، یک مقاله در آی اس ای می شه...

ستاره آسمان دوشنبه 26 اسفند 1392 ساعت 08:27 http://son56.persianblog.ir

ممنونم که نظرتون رو به عنوان یک پسر دم بخت نوشتید این حرفیست که من سعی دارم به دخترها یاد اور بشم که وقتشون رو با یک پسر هدر ندهند ولی شاید چون از زبان یک زن می شنوند باور ندارند !!‌اما از زبان شما تاثیرش بیشتر و بهتر است باور دارند که درست تر است

اول اینکه از پسر دم ِ بخت داریم به پیر مرد ِ لب ... تبدیل می شیم خب وبلاگم مثل شما خواننده و مخاطب نداره و تاثیر گذاریش مثل وبلاگ ِ شما هم که نیست...

ناهید کوچولووو سه‌شنبه 27 اسفند 1392 ساعت 00:00

همه ی این ها رو می فهمیم .

بهتر بود اینجوری می گفتی؛ بشین بابا، خودمون می دونیم

Merimonti سه‌شنبه 27 اسفند 1392 ساعت 21:41 http://incidentaloma.pershianblog.ir

معنی پاراگراف آخرت اینه که هر مردی میتونه چون یه سری تفریحاتو با زن رسمیش داشته باشه، برای رفع این خواستش زنهای موازی داشته باشه؟ اصن چرا یه مرد نباید بتونه بعضی چیزا رو به زنش بگه؟؟؟ یعنی یه زن نمی تونه دوست خوبی باشه؟؟؟

این امتیاز یا حق رو به مردی ندادم، و این رابطه موازی رو نه رد نه تایید می کنم، اما گاهی روایت گر این رابطه های موازی می شم.
فکر می کنم مردها برای حفظ اتوریته و دیسیپلین خودشون، دست به این کار می زنن و خیلی از حرفهاشون رو به همسرشون نمی گن...
زن ها موجودات نگرانی هستند، وقتی یک حرف بهشون می زنی با اینکه نمی تونن کاری برات انجام بدن، اما مدام رو مخت می رن، تنش ایجاد می کنن، تو فامیل، دوست و آشنا و .... هر چی کمتر بدونن، راحت تری ....اما فقط این ها نیست.... که یک زن، به تنهایی نمی تونه دوست خوبی باشه.......
و مردها در ذهنشون، فانتزی های جنسی زیادی دارن، که احتمالا با یک زن نمی تونن....

رها سه‌شنبه 27 اسفند 1392 ساعت 23:04

با ستاره آسمان موافقم خوبه که اینها رو نوشتی خیلی از دخترها دچار این اشتباه میشن و حواسشون نیست یانمی پذیرن

مخاطب خاصی معمولا نوشته هام نداره، بیشتر انتزاعی هست و گاهی ممکنه اصلا هم درست نباشه، بهر حال قصد دخالت در زندگی هیچ دختری رو ندارم،،، اما خوبه که تاییدش می کنید.

sab چهارشنبه 28 اسفند 1392 ساعت 02:22 http://sabinaaa.blogfa.com

با مرى مونتى موافقم...
و البته اشتباه بزرگى همهرى دخترها مى کنن موندن تو رابطه اى که مى دونن طرف قصدش ازدواج نیست به نیت تغییر دادن طرف مقابل

با همه ی چراهایش !!
این رو یادم رفته بود بنویسم، بهترین کار رها کردن هست،،،فقظ یک " اما " داره ...خوش آمدید، سابینا...

گلسان چهارشنبه 28 اسفند 1392 ساعت 09:19

نصیحت برادرانه را جدی میگیریم و خواستگاران هر از چند گاهی را عاقلانه ارزیابی مینماییم با سپاس

از بابت منطق شما بسیار مطمئنم که ره به خطا نمی روید، گلسان.

رکسانا چهارشنبه 28 اسفند 1392 ساعت 20:25

اما فقط این ها نیست.... که یک زن، به تنهایی نمی تونه دوست خوبی باشه.......

من با این مطلب مخالفم . چطور یک دوست دختر یا یک زن صیغه ای میتونه حرفهای مگوی مرد را بشنوه اما یک همسر نمیتونه ؟ اگه مشکل نگرانی همسر هست ، دوست دختری که نگران نمیشه نه تعهد داره و نه دوست هست . دقیقا مشکل خیلی ازدواجها همینه که همسران با هم غریبه میشوند . بهترین راه برای دوام ازدواج دوست بودن با همسر هست .
کل مطلب را قبول دارم البته . اشتباهی که خیلی ها میکنند

با شناختی که از شما دارم، عصبانی کردنتون سخته و ببینید ار این پست چقدر ناراحتتون کردم که .....

این جمله ی ... " اما فقط این ها نیست.... که یک زن، به تنهایی نمی تونه دوست خوبی باشه....... " بدین معنا بود که تنها این چند دلیل نیست و دلایل دیگری هم باید باشه، سعی می کنم پرس و جو کنم و بعد تر در یک پست کامل تر بنویسم ...

زن صیغه ای یا دوست دختر حرف هایی از مرد رو می شنوه که به ذهنش هم نمی رسه می تونه این حرف ها برای مرد مگو باشه، در حقیقت مرد جایی رو می خواد برای اعتراف کردن، چیزی شبیه به مبلی که روانپزشک ها؛فروید؛ می گذارن تا مریض هاشون دراز بکشن و راحت حرفشون رو بزنن ...شاید این زن ها همون نقش گیشاهای ژاپنی رو بازی می کنن....

اتفاقا خیلی اوقات نگران نشدن بهتر از شدن هست، اینکه نگرانی هاتو به کس دیگه ای بگی به این دلیل هست که خودت رو خالی کنی، نه اینکه موجب تشویش و استرس یکی دیگه بشی!!! به همین علت خیلی اوقات مردها حرف هاشون رو به زنشون نمی گن، دنبال بزرگتر یا پدر و مادر جدید برای خودشون نیستن که ...
در زندگی هم سعی کن خیلی اوقات شنونده باشی و نه کسی که نگران می شه یا تصمیم گیری برای همسرش می کنه....

مشکل خیلی از ازدواج ها اینه که دو آدم برای هم ساخته نشدن؛ رویاهای مشترک و هدف های مشترک ندارن، مشکل خیلی از ازدواج ها اینه که اصلا نمی دونن برای چی زندگی می کنن، بچه دار می شن و .... و اصلا این مشکل که نگرانشید، خیلی جزیی هست در مقابل چیزهای دیگه....

خوشحالم که توافقی در باره اصل مطلب داریم

sab جمعه 1 فروردین 1393 ساعت 02:49 http://sabinaaa.blogfa.com

سلام سال نو مبارک اقاى محمد:-)

سال نو شما هم مبارک خانم سابینا و مرسی از تبریک تون

فروزش سه‌شنبه 5 فروردین 1393 ساعت 18:35

فروید معتقد است که تظاهرات ادیپی باعث می شود مردان به زنی عشق بورزند که با او به کامیابی جنسی نرسند و از زنی کام جنسی بگیرند که به او عشق نمی‌ورزند. madona complex در مردان موجب می گردد که همسر خود را به مثابه مادر قابل احترام ببینند که سکس که چیز کثیفی است با او و در ناخودآگاه حکم تابو را دارد و باید با معشوقه سکس کرد. پس حرفهای ممنوعه را می توان به معشوقه گفت نه همسر.

تجربه ام چنین می گوید، مردان و زنان به کسی عشق می ورزند که در تمنای عشقش بمانند تا کسی که خود را دربست تقدیم انان کنند، چیزی نزدیک به نظر فروید....اگر بصورت رفتار متقابل نیز نگاه کنیم، معمولا مردان از اینکه کسی در نقش والد کنترل کننده ی آنها برود، بیزارند، نقشی که زنان براحتی در آن می روند،، به همین علت ترجیح می دهند این حرف ها را با کسی بگویند که نقش خنثایی بازی کند،،،در هر حال، باز شدن مساله از چند دیدگاه، بسیار مفید است و مرسی...

فروزش چهارشنبه 6 فروردین 1393 ساعت 15:16

خواهش می کنم. در باب عشق که گفتید:
فروید می گوید :" عشق را انرژی حاصل از تناقضات ناخودآگاه طرفین پیرامون محبوب‌های اولیه(پدر و مادر) می‌سازد. "
پروست معتقد است:" معشوقه‌های هر کس فرآورده خلق و خوی او،تصویری از او، بازتابی و نگاتیوی از حساسیت وی است"
. تضادی نیست البته. ما عاشق تصویری برساخته طبع خود می‌شویم. تصویری که از کودکی می‌آید. تصوری از مادر،واقعی یا خیالی.
از سویی ماهیت عشق را در یک چیز می ‌توان خلاصه کرد: ایده آل سازی معشوق. عاشق تنها یک سیما را می بیند و تنها یک صدا را می‌شنود.

ظریف می نگرید و این ظرافت،سبب می شود تا هنگام استفاده از کلمات دقت و توجه بیشتری داشته باشم و چه خوب می شد، دیگران نیز اینگونه بودند....
می خواستم از دیدگاه نیچه سراغ عشق بروم، با خود گفتم، در جاامعه ای که بخش زیادی از آن در رده های پایین هرم مازلو گیر افتاده اند، فرصتی برای عاشقی پیش نمی آید، که نه انتخابی وجود دارد و نه.....که در این جامعه، در سنین پایین عشق ها بیشتر بخت و اقبالی است و از روی شانس، و در سنین بالا حساب کتابی و چرتکه ای...که هنگام ریشه یابی، باید دید عشق از نوع عشق ِ به ماشین شاسی بلند بوده یا موی بلوند و قد ِ رعنا،،،که گاه با خود می گویم در زمان فروید و پروست و افلاطون، جامعه به انحطاط هم اکنون ما شاید نبوده !!

sara khanoom سه‌شنبه 19 فروردین 1393 ساعت 02:27

با رکسانا موافقم......با شما هم.........با دوستانتون هم ........متن پرباری بود ......
=======================
اما میدونی چیه به نظرم تو ایران دنیای زنان و مردان خیلی از هم فاصله داره.....به خاطر تربیت اشتباه و........سرکوب...خفقان .........

می گویند بسوزد پدر تجربه، البته خطاب به خودم، نه شما

اصولا ما ایرانی ها مملو از عقده ها و نیازهای متراکم شده ی پاسخ نداده هستیم......

فروزش سه‌شنبه 19 فروردین 1393 ساعت 23:44

در کشوری که روان پزشکان و روان شناسانش می گویند Masturbation گناه است!

نمی خواهم درباره درستی یا غلطی اش گفته شان صحبت کنم، اما ابزاری است به دست کم سن سال ها که اگر از گناه نبودنش با خبر شوند و نادرست بودن دلای علمی اش، مدام به آن مشغول خواهند بود و ....، نمونه هایش را در دبیرستان زیاد داشتیم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد